دوست داشتنی ترین
رویا بودی برام ؛
رویایی که هیچوقت
حقیقت پیدا نکرد🖤...!
دوست داشتنی ترین
رویا بودی برام ؛
رویایی که هیچوقت
حقیقت پیدا نکرد🖤...!
صبور باش
آرى باز هم صبر كن
آنچه برايت پيش می آيد
وآنچه برايت رقم می خورد
به دست بزرگترين
نويسنده ی عالم ثبت شده
اوكه بدون اذنش
حتّی برگی از درخت نمی افتد
قایقت شکست ؟ پارویت را آب برد ؟ تورَت پاره شد ؟
صیدت دوباره به دریا برگشت..؟
غمت نباشد چون خدا با ماست !
هیچ وقت نگو ؛ از ماست که برماست !
بگو خدا با ماست.
اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی.
اگر پارویت را آب برد، باشد ! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری.
اگر صیدت از دستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود ! امید کسی را ناامید نکنی.
امروز اگر تمام سرمایه ات از دستت رفت، دستانت را که داری!
خدایت را شکر کن. دوباره شکر کن !
اگر چیزی به دست نداریم دست که داریم دوباره به دست می آوریم.
دوباره می سازیم و دوباره به دست می آوریم.
دوباره می خریم و دوباره می خندیم.
شما رو نمی دونم
اما من در دنیایی زندگی میکنم که
آدماش مثل سکه اند !
هم کلی زرق و برق دارن
و هم #دو_رو
کاشکی پدرم بین نصیحت هاش
حداقل ی بار می گفت
اگه فهمیدی ی راه رو اشتباه اومدی ؛
الکی سماجت به خرج نده ؛
همون لحظه بذارش کنار
و از نو شروع کن!!!
دانلود آهنگ نبض با صدای مهراب و قادر محمدی
Download New Music Mehrab & Ghader Mohammadi – Nabz
دانلود آهنگ با کیفیت MP3 320
Mehrab & Ghader Mohammadi – Nabz
دانلود آهنگ با کیفیت MP3 128
Mehrab & Ghader Mohammadi – Nabz
===============================================
متن آهنگ مهراب و قادر محمدی به نام نبض :
جدیدن میپرسن ازم چرا افت کردی میگن دقیقا توروچی قفل کردی
ببین یه کلام من خودم شاه کلیدم فقط کم آوردم اطرافیانو شاکی دیدم
همیشه خالی ترین بین پرا خودم بودم ته نکشید سیگارم رفت تو چشه خودم دودم
میگن اون مهراب کو که واسه ما داد میزد یکی دیگست حتما؟نه مشتی خودم بودم
شده یه نخ لا انگشتت لای دردات بشینی میفهمی واسه هیچ کاری انرژی نی
وقتی خودت پیش قلبه خودت شرمنده میشی اصن مهم نی واسه هیشکی
درست وقتیکه همه درا رو بستم به روی خودم گفتم از همه چی خستم
یه نور امید ازشکاف آسمون بود اون خدا بود گفت نترس تا من هستم
خوشبحالت من بایادت تو با یارت بیخیال قلبه من شوگفتش اصن نمیخامت
حالا امشب بی قرارم ولی عشقم خوشه بااون وقتی دستاشو گرفتی من و اون میکشه آروم
حرفی از برگشت نزن دله من دیگه شکست اونی که یادش هنوزم باهامه زدو قلبمو شکست
میگفت تا آخراین راه من پا په پات میام رسیدیم آخر راه رسیدیمو دل نبست
بلند میشم دوباره عاشق میشم آروم چشماتو هی بزنه بارون
اون چهره معصومتم که خاطره شد،خدا لعنت کنه باعثشو
روی زخم عشقم نه درمون شدی نه دوایی چقد سخته بی نوایی
میگفتی اگه نباشی راحتم میشه بدونم الان کجایی
افسرده تر از افسرده منم اونی که دل مرده منم
خاطراتتو دوباره یادم ننداز زخمام،خیلی زخم خورده تنم عاشق تراز همه عاشقا توشدی
چطوری دلبر بیخودی آرزوت برآورده شد ازکنارت رفتم دیگه نمیپرسم دلبر کی شدی
خوشبحالت من بایادت تو بایارت بیخیال قلبه من شوگفتش اصن نمیخامت
حالا امشب بی قرارم ولی عشقم خوشه با اون وقتی دستاشو گرفتی من و اون میکشه آروم
حرفی از برگشت نزن دله من دیگه شکست اونی که یادش هنوزم باهامه زدو قلبمو شکست
میگفت تا آخراین راه من پا په پات میام رسیدیم آخر راه رسیدیمو دل نبست
اعتراف عاشقانه :
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به عکسهایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....
جا نزن !
جسور باش ...
این قانونِ ارتفاع است ؛
هرچه بیشتر اوج می گیری ؛ باد و باران ، بی رحم تر می شود ،
و نفس کشیدنت سخت تر !
تو اما محکم باش !
نه به زمزمه یِ پرنده هایِ پایین دست ، توجهی کن ،
نه هیاهویِ لاشخورهایِ حسود !
عقاب باش !
ارتفاعاتِ بالا ، جایِ پرنده هایِ ضعیف نیست !
""دلتنگی""
مثل آتش زیر خاکستر است!
گاهی فکر میکنی تمام شده...
"اما یک دفعه"
همه ات را آتـش میزند...!!!
کسی می آید
کسی که در دلش،باماست
درنفسش،باماست
درصدایش،باماست...
دلم برای آدم های تنها می سوزد ...
آن دسته آدم هایی که برای خودشان آنقدر ارزش قائلند که هرکسی را لایقِ همنشینی نمی دانند ...
همان هایی که حریمشان ، حرمت دارد ...
دلم برای بغض هایِ بی مخاطبشان می گیرد ...
دلم برای لبخند و شیطنت های تبعید شده شان می سوزد ...
این آدم ها اشتباه نکرده اند ...
لیاقتشان هم تنهایی نیست ... !
ما گناهکاریم ...
نباید جوری می شدیم که حالا ؛
تنهایی شان را به حضورِ ما ترجیح دهند ..
با خودمم #خودم
زندگی دو تا قانون داره :
1. هیچوقت تسلیم نشو
2. هیچوقت قانون اول رو فراموش نکن
باز باران اما کو ترانه؟؟
کو دو دست کودکانه؟؟
کو نگاه عاشقانه؟؟
کو سلامی بی بهانه؟
دل شکسته،قد خمیده،
آخر دنیا رسیده.
بی کسی تنها رفیق است
دلخوشی با ما غریب است
چشم در چشمان باران
...
یادتونه؟ دیگه نه بارون هست نه ترانه
فقط بدبختی و غم و غصه هست همین :)
تو داری می روی ...
غصه ی من را نخور ، خوبم ، رو به راهم ...
فقط کمی سرم درد می کند ،
دهانم خشک شده ،
جسمم بی رمق است ،
دستانم می لرزد ...
چیزی نیست ، من خوبم !
نگرانِ این بغضِ لعنتیِ تویِ گلویم نباش ،
چند جیغِ بلند که بکشم ، خوب می شوم ...
نمی دانم فردا بدونِ تو خورشید باز هم طلوع می کند ؟!
صدایِ گنجشک های اول صبح را خواهم شنید ؟!
از بویِ گل ها مست خواهم شد ؟!
تک تک پیاده روهایِ شهر را چشم بسته و از سرِ شوق خواهم دوید ؟!
نمی دانم بازهم خواهم خندید ؟!
یعنی دنیایِ بعد از تو چه شکلی است ؟!
نمی دانم ...
اصلا نمی خواهم بدانم !
ولی تو با خیالِ راحت چمدانت را ببند ،
با دلِ خوش ، راهی ات می کنم قول می دهم
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت ...
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت..
تو تنهایی ات را شعر میکنی
او دود
دیگری سکوت
اما من
رو برمیگردانم
و با آستین پیراهنم
چشم هایم را پاک میکنم
عشق یعنی
که جهان "غایب" و
تو "حاضر" قلبم باشی...